معنی ولایت بخشی - جستجوی لغت در جدول جو
ولایت بخشی
(وَ / وِ یَ بَ)
عمل و شغل ولایت بخش
ادامه...
عمل و شغل ولایت بخش
لغت نامه دهخدا
ولایت بخشی
عمل وشغل ولایت بخشی
ادامه...
عمل وشغل ولایت بخشی
تصویر ولایت بخشی
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ولایت بخشیدن
(فُ گِ رِتَ)
عطا کردن ولایت و امارت: سنجر به دارالملک ری بود، ولایت می بخشید. (سلجوقنامۀ ظهیری چ خاور صص 45-46)
ادامه...
عطا کردن ولایت و امارت: سنجر به دارالملک ری بود، ولایت می بخشید. (سلجوقنامۀ ظهیری چ خاور صص 45-46)
لغت نامه دهخدا
ولایت بخش
(زَ / زِ)
ولایت بخشنده. پادشاهی که ولایت ها به دیگران بخشد:
نخست پادشهی همچو او ولایت بخش
که جان خویش بپرورد و داد عیش بداد.
حافظ
ادامه...
ولایت بخشنده. پادشاهی که ولایت ها به دیگران بخشد:
نخست پادشهی همچو او ولایت بخش
که جان خویش بپرورد و داد عیش بداد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
ولایت بخشیدن
کشور بخشیدن فرمانداری دادن استاندار کردن نسنگ بخشیدن عطاکردن ولایت وامارت: (سنجر بدارالملک ری بود ولایت می بخشید)
ادامه...
کشور بخشیدن فرمانداری دادن استاندار کردن نسنگ بخشیدن عطاکردن ولایت وامارت: (سنجر بدارالملک ری بود ولایت می بخشید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ولایت بخش
ولایت بخش
کشور بخش نسنگ بخش پادشاهی که ولایتها بدیگران
ادامه...
کشور بخش نسنگ بخش پادشاهی که ولایتها بدیگران
فرهنگ لغت هوشیار